سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گل نرگس
 
یکشنبه 92 شهریور 10 :: 11:49 عصر :: نویسنده : فاطیما

 

که با حوصله و استمرار در مصرف داروهای مربوطه و خصوصاً حفظ آرامش و پرهیز از اضطراب و ناراحتی های روحی قابل درمان است.برخی از مهمترین نسخه های درمانی این بیماری به روش طب سنتی عبارتند از :

1- استفاده از جوشانده سیاهدانه یا پودر شده آن که با عسل مخلوط شده باشد به صورت خوراکی طی دوره ای دو ماهه بسیار مفید است.

2- خوردن روزانه یک قاشق مرباخوری اسفند تمیز در دو نوبت صبح و عصر در بهبود دردهای سیاتیکیاثر زیادی دارد.

3- توصیه می شود افراد مبتلا به دردهای سیاتیکی، روزانه 30 گرم گل بابونه خشک را در 1 لیتر آب دم کرده و طی 3 وعده، میل نمایند.

4- یکصد گرم سورنجان خشک را نرم کرده، داخل کپسول های پانصد گرمی ریخته، روزی دوکپسول میل شود.

5- مصرف سیر پخته یا بو داده همراه کمی انجیر و مغز گردوی تازه، دردهای سیاتیکی و کمردردهای ناشی از غلبه سردی را بهبود می بخشد.

6- خوردن روزانه چند عدد خرما و همچنین مالیدن مخلوطی از خرمای بدون هسته و دنبه و زنجبیل، و کمی روغن کنجد به موضع درد و بستن آن روی ناحیه کمر، در تسکین درد بسیار مؤثر است.

7- یکی از بهترین گیاهان دارویی که به سرعت دردهای سیاتیکی را آرام می کند، اکلیل کوهی است. طرز استفاده از این گیاه دارویی به این شکل است که دویست گرم برگهای خشک اکلیل کوهی را پودر کرده، در عسل خمیر نموده و روزانه 1 قاشق مرباخوری میل شود. 

همچنین می توان از حمام دارویی اکلیل استفاده کرد به این صورت که یکصد گرم از این گیاه را در یک لیتر آب جوشانده و داخل آب وان حمام ریخته، به مدت نیم ساعت در آن دراز بکشید.

8- از دیگر نسخه های شفابخش در درمان کمر درد و دردهای سیاتیکی، مرهم گندگن می باشد. طرز تهیه این مرهم به قرار ذیل است:

 بیست گرم پوست گندگن را پودر کرده در پنج گرم جوهر این گیاه مخلوط می نماییم و در پارچه نمناکی ریخته، سپس یکصد گرم مغز بادام تلخ رنده شده را به آن اضافه کرده و پارچه را فشار دهید تا روغن خارج شود، حال روغن صاف شده را به محل درد مالیده، تفاله را هم با کمی پودر زنجبیل روی موضع درد ببندید.

9- استفاده از مرهم لاله سرنگون نیز در درمان دردهای سیاتیکی مؤثر است. برای تهیه این مرهم، ابتدا 50 گرم دنبه گوسفند که به ملایمت با حرارت ذوب شده را به آن افزوده و خوب به هم می زنیم و سپس کمی روغن کنجد به آن اضافه کرده، هر بار کمی از این مرهم را روی کمر گذاشته با پارچه نازکی ببندید.

10- از دیگر داروهای مؤثر در درمان دردهای سیاتیکی، ترب سیاه است که می توان آب آن را میل نمود و تفاله اش را روی موضع درد بست.

11- استفاده از قرص سورنجان با ترکیب و فرمول خاص که شامل 20 گرم سورنجان، 10 گرم بوزیدان، 10 گرم میخک، 10 گرم زنجبیل و 10 گرم گل زوفا می باشد و در عسل خمیر شده به صورت قرص مصرف می شود، از قویترین راه های درمان کمردرد و پادرد های سیاتیکی است.

12- به عنوان آخرین تجویز و شاید مهمترین درمان دردهای کمر و سیاتیک، مجدداً تأکید می شود پرهیز از استرسهای روحی و مصرف آرام بخشهای گیاهی مثل بادرنجبویه، اسطخدوس و بابونه در تسکین این نوع دردها و کوتاه نمودن طول درمان بسیار مؤثر و مفید است.

 

منبع : فرصت آنلاین

 

 




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 10 :: 11:43 عصر :: نویسنده : فاطیما

بی شک، آخرین محلی که شما با وضعیت بدنی همدم هستید، تختخواب است. در آنجا نه ایستاده و نه نشسته اید، بلکه دراز کشیده اید. استخوانها، عضلات و مفاصلتان مجبور نیستند شما را نگه دارند و این کار به تشک سپرده می شود . پس نگرانی برای چیست؟ دلیل نگرانی این است که خوابیدن، متشکل از یک وضعیت طولانی یکسان است. اگر شما همیشه صبحها سخت از خواب برمی خیزید، احساس خستگی و کوفتگی دارید و عصبانی و اوقات تلخ هستید، بد استراحت کرده اید. نحوه ی خوابیدن شما باعث شده است که چنین احساسی داشته باشید. این خوابیدن، اثرات جانبی مثل سر درد، فک درد وحس سوزش شدن در دستگاه و بازوان نیز دارد. شما باید با کمک تختخواب، تشک و بالش روش مناسب خوابیدن را فراهم کنید. گودی وسط تشک باعث کشیدگی عضلات پشت می شود. بهترین راه نگه داشتن بدن در یک راستای خوب، استفاده از تختخواب مناسب است. هیچ گاه اهمیت هشت ساعتی را باید در تختخواب بگذرانید، دست کم نگیرید.

سعی کنید به طرز صحیح بخوابید. در آن صورت خواهید دید که بین درست و یا نادرست خوابیدن چه تفاوتی وجود دارد؟

ممکن است یک سوال برایتان پیش بیاید، که تختخواب مناسب چه ویژگی هایی دارد؟

در اینجا پرداختن به این موضوع باعث طولانی شدن مطلب و انحراف از اصل مطلب می شود ولی به یک نکته اساسی اشاره می کنم که یک تختخواب باید داشته باشد. تختخواب باید حالت طبیعی قوس های بدن را حفظ کند. موضوع را بیشتر باز می کنم. اگر تشک خیلی سفت باشد باعث می شود که قوس کمر به صاف شدن تمایل پیدا کند . پس تشک سفت مناسب نیست. تشک شل هم باعث از بین رفتن قوس کمری می شود پس آن هم مناسب نیست.

 بنابراین تشک مناسب نه سفت باشد و نه شل. برای فهمیدن سفتی و یا نرمی تشک می توانید دو پتو را دو لایه کرده و روی هم قرار دهید. این حالت تقریبا استاندارد می باشد.

وضعیت های مختلف خوابیدن 
1- خوابیدن به پشت:

اگر به پشت می خوابید، بالش کوچکی بین کمرتان و تشک قرار دهید تا گودی کمر را حفظ نماید. یک بالش مناسب زیر سر قرار دهید به نحوی که سر در راستای ستون فقرات قرار گیرد؛ یعنی با رویت از پهلو سر زیاد بالا و زیاد پایین نباشد، همچنین قسمت پس سری و گردن توسط بالش حمایت شود و روی بالش قرار گیرد تا گودی گردن حفظ شود. یک بالش نیز بین تخت و زانوها قرار می گیرد. تصویر زیر که مشاهده می شود خوابیدن فرد به پشت را نشان می دهد ولی حالت صحیح تر آن است که یک بالش کوچک زیر کمر قرار گیرد.

2- خوابیدن به پهلو:

اگر به پهلو می خوابید، بالشی که زیر سر قرار می گیرد، باید به نحوی باشد که سر پایین نیفتد و راستای خود را حفظ کند. پای زیرین به اندازه ای که خودتان احساس راحتی دارید نسبتا کشیده و پای رویی خم باشد و یک بالش بین زمین و پای رویی قرار گیرد. البته یک اشکال در خوابیدن فرد در تصویر زیر مشاهده می شود و آن هم این است که بالش باید بین پای رویی و زمین قرار گیرد نه بین دو پا

3- خوابیدن به شکم:

خوابیدن رو به شکم مناسب نیست؛ زیرا فشار زیادی به معده و سیستم گوارش وارد می شود. اینگونه خوابیدن موجب افزایش قوس کمری و همچنین برای انجام تنفس، سر به یک سمت می چرخد و این چرخش باعث می شود که سر از حالت طبیعی خارج شود. به عبارت دیگر، گردن و مفاصل بالای پشت، از حالت طبیعی خارج می شوند. البته درست است که این نحوه خوابیدن در مراحل فتق دیسک آرام بخش است، ولی فرد پس از بهبودی باید عادت فوق را ترک کند. با این حال اگر کسی رو به شکم می خوابد باید یک بالش زیر شکم و لگن بگذارد به طوریکه  قسمت زیادی از لگن را بپوشاند. این کار باعث می شود که قوس مهره های کمری افزایش پیدا نکند در پایان لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که هنگام برخواستن از روی تختخواب با کمک دست ها بلند شوید و ناگهان از ناحیه کمر خم نشوید.

منبع: وبلاگ دکتر هاشمی




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 10 :: 5:38 عصر :: نویسنده : فاطیما

 



امام صادق علیه السلام:
کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده است یا آن را نپذیرفته اند، 
با تامل بنگرد که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟ پس به اندازه ای که او را بازداشته از او پذیرفته می شود.


____________________________________________________


بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند
بهین آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند
که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند


***************************************************


امام جعفر صادق علیه السلام
چهار چیز نشانه نفاق است:
سنگ دلی
اشک نریختن
اصرار بر گناه
و حرص بر دنیا.
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر، تسلیت و تعزیت.




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 10 :: 5:12 عصر :: نویسنده : فاطیما

 

شهادت امام جعفر صادق (ع),شهادت حضرت صادق (ع),شهادت امام صادق (ع)

به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع)
حضرت صادق(علیه السلام ) درماه شوال سال یکصد و چهل وهشت به سبب انگور زهرآلوده که منصور خلیفه عباسی به آن حضرت خورانیده بود، وفات کرد وبه شهادت رسید.
دروقت شهادت از سن مبارکش شصت وپنج سال گذشته بود. درکتابهای معتبر معین نکرده اند که کدام روز ازشوال بوده است ولی صاحب کتاب جنات الخلود بیست و پنجم آن ماه را گفته وبقولی دوشنبه نیمه رجب بوده است.


 برخى وصیتهاى امام براى شیعیان
1 .وصیت امام به زید شحام:
زید شحام مى ‏گوید: ابوعبدالله (ع) به من فرمود: به همه کسانى که به نظر تو، مطیع ما هستند و از ما حرف مى‏ شنوند، سلام برسان.
من همه شما را به تقواى الهى و ورع دینى فرا مى ‏خوانم، و اینکه براى خدا کوشش کنید، راستگو باشید، اداى امانت کنید و سجده‏ هاى طولانى داشته باشید و براى همسایگان خوب باشید که محمد(ص) ، با این تعالیم و آموزشها آمده است.


امانت و ودیعه اشخاصى را که شما را امین شناخته‏ اند و چیزى را به شما سپرده‏ اند، چه نیکوکار باشند یا بدکار، به ایشان سالم پس دهید؛ زیرا رسول الله صلوات الله علیه دستور دادند که حتى نخ و سوزن هم تحویل شود.


و به خویشاوندان و اقوام خود صله و احسان کنید و بر جنازه آنان و در تشییع شان شرکت نمائید و بیمارانشان را عیادت کنید و حقوق ایشان را ادا نمائید؛ چون اگر یکى از شما (چنین رفتار کند و) در دین خویش ورع داشته باشد، راست بگوید، اداى امانت کند و با مردم خوش اخلاق و خوش رفتار باشد، گفته مى‏ شود: این جعفرى است و من خوشحال می شوم و از این وضع دلشاد مى‏ گردم و گفته مى‏ شود: اینگونه است ادب و تربیت جعفر، اما اگر جز این باشید، گرفتارى و ننگ و عار شما بر من است و گفته مى‏ شود: اینگونه است تعلیم و تربیت جعفر؟


به خدا سوگند، حدیث کرد مرا پدرم که مردى در میان قبیله‏ اى از شیعیان على (ع) شمرده مى ‏شود که وارسته ‏ترین، امانت‏دارترین، راستگوترین، و درزمینه قضاوت، عادلترین آنان باشد و وقتى از افراد قبیله راجع به او سؤال شود که او چگونه مردى است، پاسخ دهند: چه کسى همانند اوست؟ راستى که او امین‏ ترین و صادق ترین ماست.


2. وصیت امام به مؤمن الطاق:
اى پسر نعمان! از مراء و لجبازى دور باشد که عمل تو را تباه مى‏ سازد و از جدال و کشمکش بپرهیز که تو را هلاک گرداند و از ستیزه جوئیهاى فراوان بپرهیز که تو را از خدا دور مى‏ کند. مردمى در زمان گذشته وجود داشته ‏اند که سکوت را تمرین مى‏ کردند و شما سخن گفتن و حرف زدن را یاد مى‏ گیرید.


جمعى از پیشینیان به قصد عبادت و بندگى، ده سال سکوت مى‏ کردند و خود را بدین وسیله مى‏ آزمودند که اگر دراین آزمایش سرافراز بیرون مى ‏آمدند، خود را اهل تعبد وبندگى مى‏ دانستند، والا مى ‏گفتند: من کجا و بندگى خدا کجا؟ مى‏ گفتند: کسى نجات پیدا مى‏ کند که از گناه و لغزش و حرف زشت کاملاً بپرهیزد و سکوت نماید و در دولت باطل، برآزار و اذیت، شکیبا باشد.

 

اینان برگزیدگان، خالصان و دوستان واقعى خدایند و مؤمنان راستین همین انند. به خدا سوگند، اگر یکى از شما در راه خدا زمینى پر از طلا احسان کند اما به برادر ایمانى خود حسد ورزد، با همین طلاها بدنش داغ خواهد خورد و کیفر خواهد دید.


اى پسر نعمان! هر کس از او چیزى سؤال شود و با اینکه (اجمالاً) مى‏ داند ولى بگوید نمى‏دانم، بدون شک با مسائل علمى منصفانه برخورد کرده است. و مؤمن در جائى که نشسته است، دچار وسوسه حسد مى‏ شود؛ لیکن وقتى بلند شد و رفت، حسد و کینه هم از بین مى ‏رود.


اى پسر نعمان! اگر مى‏ خواهى دوستى برادر دینى تو برایت خالص باشد با او مزاح نکن؛ لجبازى، فخر فروشى و ستیزه نیز منما. دوستت را از همه اسرار و رازهایت آگاه مساز، بلکه به همان اندازه که اگر دشمن تو آگاه گردد، نتواند ضرر و زیانى به تو بزند؛ چون دوست هم ممکن است روزى دشمن شود.
اى پسر نعمان! بلاغت نه با تیز زبانى و تندگوئى است و نه با پر حرفى بلکه فقط به معنى توجه داشتن و دلیل محکم آوردن است.


3. وصیت امام به حمران بن اعین:
اى حمران! در زندگى خود، به اشخاص پائین ‏تر از خود (در مکنت و دارائى) نظر کن و به مردمى که در توانائى مالى از تو بالاترند نگاه نکن؛ چون در این صورت است که به قسمت و بهره خود قانع و راضى خواهى بود و بدین وسیله، به بهره بیشترى از سوى پروردگارت دست خواهى یافت.


و بدان که عمل و عبادت اندک ولى دائم و پیوسته که بر مبناى یقین باشد نزد خداوند با ارزشتر از عمل و عبادت زیادى است که براساس یقین نباشد. و بدان که هیچ ورع و تقوائى، برتر از اجتناب از حرامهاى الهى و خوددارى از آزار مؤمنان و غیبت ایشان نیست. و هیچ زندگى اى گواراتر از خوش اخلاقى و هیچ مالى سودمندتر از قناعت به کفاف، و هیچ جهلى مضرتر از عجب و خودپسندى نمى ‏باشد.


4. وصیت امام به مفضل بن عمر:
تو را و خودم را به تقواى الهى و اطاعت از فرمان او سفارش مى‏ کنم؛ زیرا طاعت، ورع، تواضع براى خدا، آرامش، کوشش، عمل به فرمان الهى، خیر خواهى براى رسولان او، تلاش در تحصیل رضاى خداوند، و اجتناب از محرمات الهى همگى از آثار و نتایج تقوى است.

 

بدون تردید آن کس که تقوى پیشه مى ‏سازد، خود را به خواست خدا از آتش برکنار نگاه داشته و به تمام خیر دنیا و آخرت دست یافته است. و هر کس دیگران را به رعایت تقوى و داشتن پروا دعوت و توصیه کند، بهترین موعظه و نصیحت را انجام داده است. خداوند در پرتو لطف و مرحمتش ما را از متقیان و پرواپیشگان قرار دهد.

 

شهادت امام جعفر صادق (ع),شهادت حضرت صادق (ع),شهادت امام صادق (ع)

 

5. وصیت امام به جمیل بن دراج:
بهترین شما ،سخاوتمندان شماست و بدترین شما بخیلان و تنگ نظران شماست. و از عمده ‏ترین کارهاى شایسته، نیکى و احسان به برادران دینى و کوشش در رفع نیازمندیهاى ایشان است که بدین وسیله دماغ شیطان به خاک مالیده مى‏ شود و انسان از شعله آتش محفوظ مى‏ ماند و وارد بهشت مى ‏شود. اى جمیل! این سخن مرا به یاران و اصحاب نیکوکارت برسان.


جمیل پرسید: فدایت شوم، اصحاب نیکوکار من کیستند؟
امام فرمود: آنان که هم در سختى و هم در رفاه به برادران دینى خود نیکى و احسان مى‏کنند. اى جمیل! انجام چنین کارى براى شخص دارا، آسان است.
خداوند عزوجل شخص نادار را در این زمینه ستوده است آنجا که فرمود: «و یؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة و من یوق شُحّ نفسه فأولئک هم المفلحون».


6. وصیت امام به معلى بن خنیس:
امام خطاب به معلى موقعى که عازم سفر بود فرمود: اى معلى! تنها از خداوند عزت بخواه که تو را عزیز خواهد کرد.
معلى پرسید: چگونه‏اى فرزند رسول خدا ؟
امام فرمود: اى معلى! از خدا بترس، همه چیز از تو خواهد ترسید. اى معلى! با عطا و بخشش، محبت دوستانت رإ؛صظ به سوى خود جلب کن که خدایتعالى عطا و بخشش را عامل محبت و خوددارى و منع را انگیزه عداوت و دشمنى قرار داده است.


پس اینکه از من چیزى بخواهید و من آن را به شما بدهم نزد من دوست داشتنى‏ تر از آن است که چیزى از من نخواهید و من هم چیزى به شما ندهم و در نتیجه نسبت به من احساس کینه و عدوات کنید. و هر چه خداوند عزوجل به دست من به شما مى‏ رساند، در حقیقت، سپاس براى اوست. پس در برابر عطا و بخشش من، سپاسگزار خدا باشید.


7. وصیت امام به سفیان ثورى :
سفیان مى ‏گوید: صادق، فرزند صادق یعنى جعفر بن محمد علیهما السلام را دیدار و عرض کردم: اى فرزند رسول الله! مرا توصیه و سفارش بفرمائید.
امام: اى سفیان! شخص دروغگو مروت و مردانگى، و آدم بیحال دوستى و رفاقت، و انسان حسود راحتى ندارد، و شخص بد اخلاق، به سیادت و آقائى نمى‏رسد.


سفیان: باز بفرمائید.

امام: اى سفیان! به خدا اطمینان داشته باش تا مؤمن راستین شوى و به قسمت خدا راضى باش تا بى نیاز گردى و با همسایه‏ات به خوبى رفتار کن تا مسلمان شمرده شوى و هرگز با شخص فاجر و نابکار هم صحبت و رفیق مباش که او فجور و زشتکارى به تو یاد مى‏دهد و همیشه در مسائل زندگى با کسانى که از خدا خشیت دارند، مشورت کن.


سفیان: باز بفرمائید.
امام :اى سفیان! هر کس خواهان عزت باشد بدون قوم و خویش، و بى نیازى بخواهد بدون مال و دارائى، و طالب شکوه و عظمت باشد بدون سلطنت و حکومت، باید از چهار چوب ذلت و خوارى معصیت بیرون آید و به دایره عزت طاعت الهى قدم بگذارد .
یک روز سفیان به امام صادق (ع) عرض کرد: از حضورتان نمى‏روم مگر آنکه مرا حدیث بفرمائید.
امام فرمود: من براى تو حدیث بازگو مى‏کنم، ولى زیادى حدیث تو را سود نمى‏ بخشد.


اى سفیان! هرگاه خداوند نعمتى به تو عطا کرد و تو دوست داشتى که آن نعمت براى تو پایدار بماند، پس فراوان حمد و سپاس خدا را به جاى آور که خداوند عزوجل در قرآن مى ‏فرماید: «لان شکرتم لازیدنّکم» (اگر سپاس گوئید بر (نعمت) شما مى‏افزائیم). و{ ابراهیم 7}


اگر روزى تو اندک شد و دیر به تو رسید، زیاد استغفار کن که در قرآن مى‏ فرماید: استغفروا ربکم انه کان غفاراً یرسل السماء علیکم مدراراً و یمددکم بأموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم أنهاراً . (از خداوند طلب مغفرت کنید که او{  البقره 171} بسیار عفو کننده است. آسمان را براى شما مى‏باراند و شما را با دارائیها و فرزندان کمک و یارى مى‏کند و براى شما باغها و بهشتها قرار مى‏دهد و رودها و چشمه‏ها جارى مى سازد).


اى سفیان! هرگاه از دست سلطان و جبارى محزون و دلگیر شدى زیاد «لاحول ولا قوة الا بالله» بگو که آن کلید فرج و گشایش و گنجى از گنجهاى بهشتى است.
سفیان پس از شنیدن این نصایح و وصیتها با حرکات دستش مى‏گفت سه سفارش و چه سفارشهائى !
------------------------------

منبع:aviny.com
پى نوشتها:
1- اصول کافى، ج 2، ص .636
2- روضه کافى، ص .288
3- روضه کافى، ص .244
4- بصائر الدرجات،ص .526
5- الحشر /.9 خصال، ص .96
6- مجالس شیخ طوسى، مجلس .11
7- بحار الانوار، ج 78، ص .192
8- همان کتاب، ص 226، حدیث .96
 صفحاتى از زندگانى امام جعفر صادق (ع)، مظفر، ص 391 - 395




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 10 :: 5:7 عصر :: نویسنده : فاطیما




موضوع مطلب :

یکشنبه 92 شهریور 10 :: 4:55 عصر :: نویسنده : فاطیما

عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:

مَنْ اَرادَ اَنْ تُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ وَاَنْ تَکْشِفَ کُرْبَتُهُ فَلْیُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ.

از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: کسى که مایل است خداوند دعایش را مستجاب نماید، و غم و اندوهش را بزداید، پس باید تلاش کندغم و اندوه انسانى را که در مضیقه است، برطرف نماید.میزان الحکمة، ج 8، ص 126

پیامبر صلّی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله :

مَوْتُ الاِْنْسانِ بِالذُّنوبِ اَکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاَْجَلِ وَ حَیاتُهُ بِالبِرِّ اَکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمُرِ؛

مرگ انسان‏ها در نتیجه گناهان، بیشتر از مرگ آنها در نتیجه فرا رسیدنِ اَجَل است و زنده ماندن انسان‏ها در نتیجه نیکى ‏هایشان، بیشتر از زندگى کردنشان به خاطر باقى بودنِ عمر است. مکارم الاخلاق، ص 362


خداوند متعال: 

وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ

و هنگامی که رحمتی به مردم بچشانیم، از آن خوشحال می‌شوند؛ و هرگاه رنج و مصیبتی بخاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنان رسد، ناگهان مأیوس می‌شوند! سوره روم , 36

 

 


 




موضوع مطلب :

جمعه 92 شهریور 8 :: 7:3 عصر :: نویسنده : فاطیما

سختی روزگار (حکایت)

سختی روزگار,حکایت سختی روزگار,سختی زندگی

 

مردی از دست روزگار سخت می‌نالید. پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست. استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه‌اش پرسید؟ل
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیرقابل تحمل است.
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت: همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه‌اش پرسید؟
مرد گفت: خوب است و می‌توان تحمل کرد.
استاد گفت شوری آب همان سختی‌های زندگی است. شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه آن را تعیین می‌کند پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.

 

 

 

 

سرگرمی, حکایت کوتاه

 

 

حضرت عیسی (علیه السلام) دنیا را دید بصورت عجوزه ای که قدش خمیده و چادر رنگین بر سر انداخته و یک دست خود را به حنا خضاب و دست دیگر را به خون آغشته کرده است.

 

عیسی فرمود چرا پشتت خمیده؟ گفت از بس که عمر کرده‌ام.

 

فرمود که چرا چادر رنگین بر سر داری؟ گفت تا دل جوانان را با آن فریب دهم.

 

فرمود که چرا به حنا خضاب کرده‌ای؟ گفت الحال شوهری گرفته‌ام.

 

فرمود که چرا دست دیگرت به خون آغشته‌ای؟ گفت الحال شوهری کشته‌ام.

 

پس عرض کرد: یا روح الله! عجب این است که من پدر می‌کشم، پسر طالب من می‌شود و پسر می‌کشم پدر طالب من می‌شود و عجب تر اینکه هنوز هیچکدام [از طالبان من] به وصال من نرسیده‌اند و بر بکارت خود باقی هستم.

 

منبع:کشکول منتظری یزدی

 

 

 

 


خواست خدا (حکایت)

حکایت,حکایت خواندنی,حکایت کوتاه

 

 

یکی از زهاد را بیماری عارض شد. شخصی به عیادت او رفت و او را شادمان دید و زبانش را به شکر و ثنا متذکر یافت.

 

گفت: می خواهی که خدای تعالی تو را شفا دهد؟

 

گفت: نه.

 

گفت: می خواهی به وضع بیماری بمانی؟

 

گفت: نه.

 

گفت: پس چه می خواهی؟

 

 

گفت: آن را می خواهم که خدا می خواهد.

 

 

 

 

آرزوی جوانی

 

آرزوی جوانی

 

مردی از دوست خود پرسید: تا به حال که شصت سال از عمرت می گذرد، آیا به یکی از آرزوهای جوانی ات رسیده ای؟

 

گفت: آری، فقط به یکی، هنگامی که پدرم در کودکی مرا تنبیه می کرد و موی سرم را می کشید، آرزو می کردم که به هیچ وجه مو نداشته باشم و امروز به این آرزو رسیده ام.


منبع:روزنامه خراسان

 

 

 

 

 

متن حکایت
در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد. دوستان ملا گفتند: «ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی، ما یک سور به تو می دهیم و گرنه تو باید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.»

ملا قبول کرد. شب در آنجا رفت و تا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: «من برنده شدم و باید به من سور دهید.»

گفتند: «ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟»

ملا گفت: «نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.»

دوستان گفتند: «همان آتش تو را گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.»

ملا قبول کرد و گفت: «فلان روز ناهار به منزل ما بیایید.»


دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود. گفتند: «ملا، انگار نهاری در کار نیست.»

ملا گفت: «چرا ولی هنوز آماده نشده.»


دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: «آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم.»

دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.

گفتند: «ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند.»

ملا گقت: «چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟ شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.»

 

 




موضوع مطلب :

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
 
درباره وبلاگ

فاطیما هستم و طنم دوست دارم اهل حق و حقیقت از دروغ و شعار متنفرم... دل بی محبت اهل بیت چون گل بی بویست..........

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 283702


استخاره با قرآن
استخاره با قرآن


نایاب ترین کد های جاوا و موس