گل نرگس
|
|
||
یکشنبه 92 خرداد 19 :: 1:49 عصر :: نویسنده : فاطیما
این دعا اجابتش قطعی است
آیت الله بهجت رحمةالله علیه، در پاسخ به سوالی فرمودند: برخی گمان می کنند که دعا، کار پیرزن ها و پیرمردها و عجزه است، آن ها که نمی توانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم می شود مسئله از این بالاتر است.
در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له»، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود. آیت الله بهجت در ادامه فرمودند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقه ی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متقین و دل شکسته ای می خواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونه ای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعده ی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان که درباره حضرت یعقوب علیه السلام ظاهر دارد . بنابراین فرموده آیت الله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعا کننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متقین و دل شکسته می خواهد. (کتاب پرسش های شما و پاسخ های آیت الله بهجت، جلد دوم) در حدیث قدسی آمده است که چون موسی (علیه السلام) از خدا پرسید در کجا بیشتر می توان یافت؟ در جواب آمد :«انی عند القلوب المنکسره و القبور المندرسه؛ من در دل های شکسته و نزد قبرهای کهنه ام.» چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟ یکی از مهم ترین نکات در پاسخ دهی به این سوال این است که ترس و تردید در آن به خوبی روشن است. چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در کودکی خود را به مادر می سپردید و جز او کس دیگری را نمی شناختید و عشق او را با تمام و جود احساس می کردید. یا ایهاالذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم؛ ای اهل ایمان دعوت خدا و رسول را اجابت کنید، آنگاه که به سوی آنچه زنده تان می کند، فرا می خوانند. بسیاری از مردم که می توان گفت عموم انسان ها، وقتی گرفتار می شوند دست به دامن دعا می شوند و هر کدام با لحن مخصوص به خود دست ها را بالا می برند و از معبود خود التماس دعا دارند. اگر این لحظات پرشکوه را به یک باره نظاره گر باشی اوقات بسیار با شکوهی را تشکیل می دهد که هر بیننده را به وجد آورده ناگزیر او را به تعظیم در مقابل آن معبودی قرار می دهد که این خیل عظیم در پیشگاه او سر تسلیم و خشوع آورده اند. از اینجا است که می توان به سرّ این آیه پی برد که می فرماید: و لقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذنهم بالبأساءوالضّراءلعلّهم یتضرّعون؛ و به تحقیق فرستادیم پیغمبرانی به سوی امت هایی که قبل از تو می زیستند. پس آنان را به سختی ها و گرفتاری های گوناگون دچار ساختیم تا شاید روی تضرّع به درگاه ما آورند. این صحنه با شکوه وقتی برای نوع بشر جذّاب و هیجان انگیز باشد به طریق اولی برای خالق بی بدیع بسیار جذاب تر خواهد بود. امّا بسیار دیده شده است که مومنین طلب حاجتی را از حضرت حق دارند، لکن آن دعا مشخصاً آن گونه که مورد نظر آن هاست اجابت نمی شود. گله مند هستند ولو در دل، که آن را اظهار نمی کنند یا اگر هم به زبان می آورند بسیار با احتیاط، غالباً هم خود را مقصّر و نا لایق معرفی می کنند. که همه این ها به نوعی بوی یأس می دهد. حال اگر با توجه به آیات و روایات این مسئله را بررسی نماییم می بینیم که خداوند متعال هر دعا را اجابت می نماید منتهی با توجه به حکمت بالغه خود نه دقیقاً آن گونه که مورد نظر بنده می باشد. لذا باید دانست که دعا شرایط خاص خود را دارد و لذا اگر بنده در صدد کسب آن شرایط باشد آن موقع دیگر شاهد هیچ گونه گله، شکایت، یأس و نا امیدی نخواهد بود و ته دل همه ملتمسین به دعا نوعی رضایت مندی و خشنودی را می بینیم. بنده مضطر وقتی گرفتاری به او روی می آورد بلافاصله دست به دامن دعا می شود و چه بسیار دیده و شنیده شده است که اصرار فراوان دارد به درخواست خود از حضرت حق تعالی ولی هرگز در صدد تغییر شیوه درخواست خود بر نمی آیند این مثل آن می ماند که در یک بازی گروهی وقتی در یک نقطه ای بن بست وجود دارد بازیکنان یک تیم تمام همّ خود را مصروف همان نقطه می کنند. که اگر تغییر تاکتیک می دادند با صرف انرژی کمتری می توانستند آن مانع را دور بزنند و به هدف خود برسند نظیر همین امر در زمینه دعا می باشد. کانال های استجابت دعا را کشف کنید! بنده اگر درخواست مشروعی از خداوند دارد ولی به هدف اجابت نمی رسد باید از کانال دیگر وارد شود یک نمونه از کتاب ارزشمند تذکره اولیاء شیخ عطار نیشابوری را نقل به کلام می کنم: روزی از روزگاری شخصی الاغ خود را گم کرده بود هر چه گشت نتوانست آن را پیدا کند. راهی نیشابور شد از افرادی که در مرکز شهر جمع شده بودند سوال کرد در بین شما نیشابوریان آبرودار کیست؟ همه شیخ ابوالحسن بوشنجی را معرفی کردند. یک راست سراغ او رفت و او را در حال عبادت یافت. یقه او را گرفت و گفت الاغ مرا بده!. او غافلگیر شده با حالت تعجب گفت الاغ شما نزد من چه می کند؟ گفت من نمی دانم باید الاغ من را بدهی، از او اصرار و از شیخ انکار تا کار به جایی رسید که شخص فریاد زد ای مردم به داد من برسید الاغ مرا از شیخ گرفته به من بازگردانید. در این هنگام شیخ دست به آسمان برداشت و گفت بار خدایا مرا از دست این شخص نجات بده، در این هنگام آن مرد را صدا زدند که فلانی، بیا الاغ شما پیدا شد! مرد در حالی که یقه شیخ را رها کرده و از او جدا می شد گفت ای شیخ من می دانستم که الاغم نزد شما نیست لکن چون خودم در نزد خدا صاحب آبرو نبودم گشتم و شما آبرودار را پیدا کردم تا شاید شما نفسی بزنی و دعای من درگیر شود. با توجه به این تذکر و با توجه به آیه شریفه : یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله وابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تفلحون؛ ای اهل ایمان از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروی از اولیای حق به خدا توسّل جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. مومنین اگر دیدند پس از چند بار دعا کردن دعای آنان اجابت نمی شود باید در صدد پیدا کردن صاحب نفسی باشند. این توهم پیدا نشود که اینان در نزد درگاه حق تعالی آبرو ندارند بلکه گاهی حکمت الهی این چنین اقتضاء می کند که دعای شما به نحو خاصی اجابت بشود. قصه ای هم از بنده بشنوید: گویند شاه عباس به زیارت حرم مطهر حضرت امیرالمومنین علیه السلام رفت. نابینایی را دید دخیل بسته است. پرسید: برای چه و از کی اینجایی؟ نابینا جواب داد: به قصد شفا مدت 4 سال است که اینجا به حضرت دخیل نشسته ام. شاه عباس با عصبانیت فریاد زد: مرتیکه پدرسوخته میرم داخل اگه برگردم ببینم شفا نگرفتی به خودش قسم گردنت را میزنم، مگر می شود کسی به امیرالمومنین پناه بیاورد و شفا نگیرد؟!! می گویند شاه عباس که برگشت، نابینا نیز شفا گرفته و بینا شده بود. موضوع مطلب : یکشنبه 92 خرداد 19 :: 1:45 عصر :: نویسنده : فاطیما
دعاهایی که سریع اجابت می شوند
استجابت دعا، مانند هر پدیدهی دیگری، قوانین آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت میرسد و اگر آن شرایط موجود نباشد، یا مانعی در استجابت آن باشد که ما به آن علم نداریم، اگر چه سریع الاجابة ترین دعا هم باشد، باز ممکن است مورد اجابت واقع نشود.
دعا به هر حال چون ذکر متن دعاها در این خلاصه مقدور نیست، فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره میشود: 1, دعای توسل: محمد ابنبابویه دعای توسل را از ائمه (علیه السلام) نقل کرده و گفته است که این دعا را در هیچ امری نخواندم، مگر آن که اثر اجابت آن را به زودی یافتم دعای توسل از دعاهای مشهور است که در شبهای چهارشنبه خوانده میشود. در این دعا با توسل به چهارده معصوم (علیه السلام) و واسطه قرار دادن آنها به درگاه الاهی پس از اتمام دعا، حاجت خود را از خدا در خواست میکنیم. جملات صدر و ذیل آن چنین است: ”اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمة…”؛ خدایا من از تو میخواهم و روی میآورم به سوی تو، به پیامبرت، پیامبر رحمت… ”یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله”؛ ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما نزد خدا.[2] اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او ”الله” و اختتام او ”هو” است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار دهد، هرآینه هر امر مهمّ جزئی و کلّی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره مبارکه بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آنها صورت نمیگیرد. 2, دعای فرج: کفعمی در کتاب بلد الامین دعایی از حضرت علی (علیه السلام) نقل کرده که اگر شخص گرفتار، ترسیده، نگران و غم دیده، آن را بخواند، حق تعالی گشایش در کار او ایجاد مینماید، که ابتدا و انتهای این دعا چنین است: ”یا عماد من لا عماد له…”؛ ای پشتیبان کسی که پشتیبان ندارد… ”و افعل بی ما انت اهله”؛ با من چنان کن که تو اهل آنی[3]. و آن گاه پس از دعاء حاجت خود را بطلبد. 3, دعای اسم اعظم: سید علیخان شیرازی در کتاب کلم طیب مینویسد: اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او ”الله” و اختتام او ”هو” است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار دهد، هرآینه هر امر مهمّ جزئی و کلّی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره مبارکه بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آنها صورت نمیگیرد: الف. ”الله لا إله إلا هو الحی القیوم … ” تا آخر آیةالکرسی. ب.”الله لا اله الا هو …نزل علیک الکتاب …”. ج. ”الله لا إله ان هو لیجمعنکم …”. د.”الله لا إله ان هو له الاسماء …”. ه.”الله لا إله الا هو و علی إلله…”. [4] دعایی دیگر از امام جعفر صادق (علیه السلام) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونهای که تا نفس او قطع شود، گفته میشود لبیک حاجت تو چیست؟ 4, دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد (علیه السلام): امام سجاد (علیه السلام) به مقاتل بن سلیمان، دعایی را تعلیم داده، که مقاتل میگوید: هر کس این دعا را صد بار بخواند، دعایش مستجاب خواهد شد. ابتدا و انتهای این دعا چنین است:”الهی کیف ادعوک و انا…”؛ خدایا چطور بخوانم تو را و حال من منم… . ”تفرج عنی فرجا عاجلا غیر اجل نفسک و رحمتک یا ارحم الراحمین” گشایش فوری بدون مدت دار، به من عطا کن به فضل و رحمت خودت، ای مهربانترین مهربانان.[5] 5, دعای سریع الاجابة: کفعمی در بلدالامین دعایی از امام موسی کاظم (علیه السلام) نقل کرده و فرموده: عظیمالشأن و سریع الاجابة است که جملات صدر و ذیل آن چنین است: ”اللهم انی اطعتک فی احبّ الاشیاء الیک و هو التوحید”؛ خدایا من تو را اطاعت کردم در آن چه بیشتر دوست داری و آن یگانه دانستن تو است. ”و ارزقنی من حیث احتسب و من حیث لا احتسبه، انک ترزق من تشاء بغیر حساب”؛ روزیام ده، از آن جا که گمان میبرم و از آن جا که گمان نمیبرم؛ زیرا تو هر که را بخواهی بی حساب روزی میدهی؛ پس از اتمام دعا حاجت خود را بطلب.[6] 6, دعایی از امام صادق (علیه السلام) وارد شده که فرمود: هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته میشود، لبیک، حاجت تو چیست؟.[7]
7, دعایی دیگر از امام جعفر صادق (علیه السلام) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونهای که تا نفس او قطع شود، گفته میشود لبیک حاجت تو چیست؟.[8] همه این دعاها را مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیحالجنان، فصل پنجم آورده است. لازم به تذکر است که برای حاجتهای خاص، دعاهای خاصی وارد شده است که برای کسب اطلاع از آنها میتوانید به کتاب مفاتیحالجنان مراجعه کنید. پی نوشت ها : [1] برای آگاهی بیشتر در باره ی دعا آداب و شرایط آن رجوع کنید به نمایههای: الف. شرایط حتمی استجابت دعا، سؤال شماره 197 سایت اسلام کوئست. ب. نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا، سؤال شماره 721 سایت اسلام کوئست. [2] مفاتیحالجنان، دعای توسل، ص 225, [3] همان؛ دعای فرج. [4] همان، آیات اسم اعظم، ص 224, [5] همان، دعای مقاتل بن سلیمان، ص 236, [6] مفاتیحالجنان، دعای سریع الاجابة، ص 237 و 754, [7] اصول کافی، کتاب الدعاء، باب: هر کس ده بار یا الله بگوید. [8] همان، باب هر کس یا الله یا رب بگوید تا نفس بند آید. گروه دین تبیان منبع : اسلام پدیا موضوع مطلب : یکشنبه 92 خرداد 19 :: 1:43 عصر :: نویسنده : فاطیما
حضرت سه بار تکرار کردند که برای دیگران، پشت سرشان دعا کن تا روزی برایتان سرازیر شود!
مقدمه: از ماندگارترین و مفیدترین و هدایتگرترین گنجینههای معنوی تشیّع، وصیّت ها و نصیحت هایی است که از امامان معصوم علیهالسلام به یادگار مانده است، این وصیّت ها، وصیّت های اصطلاحی که درباره مال و اموال باشد، نیست، بلکه وصیّت های معنوی و اخلاقی است که جنبه موعظه و هدایتگری دارد، و این هدایتگری میتواند در طول تاریخ ادامه داشته باشد. این وصیّت ها از تک تک معصومان و امامان، از پیامبر گرفته تا علی و امامان به دست ما رسیده است آنچه در این مقال به دنبال ارائه آن هستیم، گوشههایی از وصیّت های حضرت باقر علیهالسلام است که نسبت به برخی افراد داشته. امید که بتواند مفید و راهنما و راهگشا باشد. یکی از ارزشمندترین سفارشاتی که از امام محمد باقر علیه السلام رسیده است وصیّتی است که به درخواست یکی از دوستان ایشان ارائه شده است. امام در پاسخ آن مرد فهیم تنها به گفتن سه جمله اکتفا کرده است. اما سه جملهای که یک دریا سخن در آن و یک زندگی سعادت در آن نهفته است. 1ـ «اوصیک بتقوی اللّه؛ تو را به تقوای الهی در خودنگهداری توصیه میکنم». این جمله هر چند کوتاه است ولی اگر نگاه و نظری به قرآن داشته باشیم به خوبی میفهمیم که از جایگاه با عظمت و با اهمیّت برخوردار است. در یک نگاه اجمالی به قرآن به این نکات درباره تقوا برمی خوریم: تقوا، ملاک برتری فرد بر انسانهای دیگر: «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(1) تقوا، زمینه پذیرش هدایت الهی را فراهم میکند: «هدی للمتّقین»(2) تقوا، وسیله برای دریافت علم الهی و ویژه است: «اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»(3) تقوا، وسیله دریافت رحمت الهی است: «اتقوا لعلّکم ترحمون»(4) تقوا، معیار قبولی اعمال و طاعات: «انّما یتقبل اللّه من المتّقین»(5) تقوا، وسیله دریافت رزق از طرق غیر منتظره: «و یرزقه من حیث لا یحتسب»(6) تقوا، وسیله برای در بن بست قرار نگرفتن: «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(7) تقوا، عامل توجه و حمایت و همراهی خاص خداوند: «ان اللّه مع المتّقین»(8) تقوا، عامل عاقبت به خیری است: «والعاقبة للمتّقین»(9) تقوا، فلسفه عبادت(10) و بسیاری از دستورات اسلامی چون روزه(11) و... میباشد. 2ـ «وَ اِیّاکَ وَ المِزاح فَاِنَّه یُذهِب هَیبةَ الرّجُل وَ ماءَ وَجهِه؛ از شوخی بپرهیز، زیرا شوخی هیبت مرد و آبروی او را میبرد.» البته باید به نکاتی درباره "شوخی" توجّه داشت: یک: شوخی اگر از دائره حق خارج نشود ممدوح است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله فرمود: «انّی امزح ولا اقول الّا حقّاً؛ من مزاح میکنم ولی جز حق نمیگویم»(12). باید توجه داشت که در شوخی دروغ گفته نشود، غیبت کسی نشده و موجب آزار و تمسخر کسی نگردد و... دو: اصل شوخی و مزاح نمودن ممدوح است حضرت صادق علیهالسلام فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او از "دَعابه" وجود دارد، عرض کردم: دعابة چیست؟ فرمود: «المزاح».(13) این مطلب بیانگر این است که مومن باید در روابط اجتماعی خود بشاش و اهل بگو و بخند باشد. سه: مزاح ممدوح نیز نباید از حَد و مرز عبور کند و زیاد شود و گرنه مذموم میشود، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «کَثرَةُ المِزاح یُذهب بماءِ الوجه؛ زیاد مزاح کردن آبروی انسان را میبرد.»(14) با این نکات روشن شد که در کلام حضرت باقر علیهالسلام نیز مقصود زیاد شوخی کردن و از حق و اندازه خارج شدن است. 3ـ «و علیک بالدّعاء لاخوانک بظهر الغیب فانّه یهیل الرّزق، بقولها ثلاثاً؛(15) بر تو باد به دعا کردن برای برادرانت (از اهل ایمان) در غیاب آنها، زیرا که این کار روزی را سرازیر میکند، حضرت این جمله را سه بار فرمود». دعا گاه برای مسائل دنیوی است و گاه مسائل معنوی و آخرتی، دعا برای دنیا گاه برای خود انسان است و گاه برای دیگران، و همین طور دعا در مسائل معنوی یا برای خود شخص است و یا دیگران. از بین اقسام دعا، بهترین دعا آن است که در حق برادران دینی و دیگران باشد. در این باره زیاد شنیدهاید. یکی از معروف ترین آنها ماجرایی است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل میکنند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «اذا دعا احدٌ فلیعمّ فانّه اوجب للدّعاء و من قدّم اربعین رجلاً من اخوانه قبل ان یدعوا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛(16) هرگاه کسی خواست دعا کند دعای خود را عمومیّت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) زیرا فراگیری لازمتر است برای دعا نمودن، و کسی که جلو اندازد چهل نفر نفر از برادران (مؤمن) خود را قبل از دعا کردن برای خودش، دعایش در حق آنان و خودش مستجاب میشود.» موضوع مطلب : یکشنبه 92 خرداد 19 :: 1:41 عصر :: نویسنده : فاطیما
ذکر
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند. در حالی که اهل دنیا دائم به ذکر دنیا مشغول اند و در لذت های دنیوی غوطه می خورند،اهل ایمان تمام لذت شان از یاد خدا است و در اطاعت خدا غوطه ورند. ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با حضرت حق جلّ شأنه می باشد. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است. ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است. معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد. آثار ذکر بر روح و روان یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک ، ذکر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق. ذکرخدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مکدّر می کند.ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهی دارد که هریک از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز: 1- یاد خدا نسبت به بنده اولین اثر یاد خدا این است که خدای متعال نیز انسان را یاد می کند. «مرا یادکنید تا شمارا یادکنم ». 2- روشنی دل خداوند؛ ذکرخویش راموجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند. مردن دل وافسردگی ازهولناک ترین سیه روزی هاست. یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد. 3- آرامش قلب به تعبیر قرآن طمأنینه و سکون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست. «کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.» 4- خشیت و ترس از خدا از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می باشد. قرآن در این زمینه می فرماید: «تنها مومنان هستند که هرگاه یاد خدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود». یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد. 5- بصیرت یافتن و شناخت شیطان یکی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه روزی او، افتادن به دام های ناپیدای شیطان است و ذکر حق به انسان بصیرتی می دهد که وسوسه های پنهان و دام های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد. 6- بخشش گناهان از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند ، مغفرت الهی می باشد که شامل حال یادکنندگان خدا می گردد و اضافه برآن ، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است. 7- حکمت و علم یکی دیگر از ثمرات ذکر ، پختگی عقل و کمال و حکمت است. ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و دعا اندیشه می شود. جان فرد شایستگی این را پیدا می کند که منعکس کننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند. در روایات و احادیث ما به جایگاه مهم ذکر و برخی اذکار شریف و آثار مهم آنها تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا می خواهید شما را به بهترین و پاکیزه ترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهنده ترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. 1 1-ذکر تسبیحات اربعه: 1ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. 2 2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات می باشند.3 2- تسبیح (سبحان الله) 1ـ شخصی از امام علی علیه السّلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین می گویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات می فرستند. 2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آنها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:...و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله می گوید و ...4 3ـ امیرالمؤمنین علیه السّلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح (سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آنها فقر است را از وی دفع می نماید.5 3- تهلیل(لا اله الاّ الله) 1ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند فرمود: (لا اله الاّ الله) قلعه من است و هرکس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.6 2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کلمه (لا اله الاّ الله)بهاء و قیمت بهشت است.7 3 ـ امام صادق علیه السلام فرمودند: ذکر (لا اله الله و الله اکبر) را زیاد بگوئید، چون در نزد پروردگار چیزی از این دو ذکر محبوبتر نیست.8 امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند تحمید(الحمد الله) 1 ـ از ائمه سفارش به زیاد گفتن (الحمد الله) در همه حالات اعم از نعمت یا مصیبت شده است.9 2ـ امام باقر و صادق علیهماالسّلام فرمودند: هر کس(الحمد الله کما هو اهله) بگوید، نویسندگان آسمانها مشغول می گردند.10 دعا ذکر(لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلی العظیم) در فضیلت این ذکر آمده است که آن از گنجهای بهشت است. و شفای از نود و نه بیماری و درد است که کمترین آنها همّ و گرفتاری است. امام صادق علیه السّلام فرمودند: اگر غمها پیوسته به تو روی آورد، پس بگو (لا حول و لا قوّة الاّ بالله). و نیز روایت شده است فرزند یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به اسارت دشمن در آمد. وی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از این غم شکایت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر کردند که زیاد و در همه حال ذکر (لا حول و لا قوّة الاّ بالله) بگوید او نیز اطاعت کرد و پس از مدّتی پسرش به همراه صد شتر در هنگامی که مشرکان از وی غافل شده بودند، بازگشت. استغفار : یکی دیگر از ذکرهای بسیار مهم استغفار است که مشهورترین صیغه آن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) که از آثار آن بخشش گناهان، گشایش در رزق و حتّی سبب بچه دار شدن است.12 یکی دیگر از اذکار مهّم دعاء مکروب یا ذکر یونسیّه است و آن ذکر (لا اله الاّ انت سبحانک انّی کنت من الظالمین) است. که برای این ذکر آثار فراوانی ذکر شده است که ما در مبحثی جداگانه به طور مفصل به آن پرداخته ایم . که قابل مراجعه برای شما عزیزان هست. نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قلبی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است. بخش دین تبیان پی نوشت ها : 1 ـ سفینأ البحار ج 3/ص 200. 2 ـ خصال،شیخ صدوق،ص 295. 3 ـ ثواب الاعمال ،شیخ صدوق،ص 9. 4 ـ خصال،شیخ صدوق،باب خصلتهای پنجگانه. 5 ـ سفینة البحار،ج 3 ،ص 202. 6 ـ همان. 7 ـ ثواب الاعمال،شیخ صدوق،ص 3. 8 ـ همان،ص 5. 9 ـ سفینة البحار،ج 3،ص 205ـ 207. 10 ـ همان. 11 ـ سفینة البحار،ج 3 ،ص 207. 12 ـ مفاتیح الجنان و باقیات الصالحات. منبع : وبلاگ آموزه ،سایت اسک قرآن ، پایگاه اینترنتی آیت الله مصباح یزدی موضوع مطلب : یکشنبه 92 خرداد 19 :: 1:38 عصر :: نویسنده : فاطیما
دعا برای ثروتمند شدن
خدا کند یقین براى انسان روزى شود! آیا آدمى هست که مى ترسد از گرسنگى بمیرد؟! ولى باید بداند هم چنان که امکان دارد از گرسنگى بمیرد، اگر مردن او مقدّر شده باشد، ممکن است از سیرى بمیرد.
چه قدر خوب است انسان از ناحیه ى امر روزى راحت باشد، زیرا همّ و غم روزى بدتر از زحمت کار است. کسى که به همّ و غم روزى مبتلاست، شب و روز کار مى کند و پیوسته غصّه ى روزى را مى خورد! علم بهتر است یا ثروت؟ از موارد تجربه شده و مفید ختم «اذا وقعه» است که از امام سجاد علیهالسلام روایت شده و علامه مجلسی (ره) آن را نقل نموده اند. این ختم به صورت زیر میباشد: اگر اول ماه (قمری) روز دوشنبه بود، از روز اول تا چهاردهم، سوره واقعه خوانده شود، و مقدار خواندن هر روز به تعداد شماره روزهاست، به این شکل که در روز اول ـ مثلا ـ یک مرتبه، و در روز چهاردهم چهارده مرتبه خوانده میشود. بعد از اتمام خواندن سوره مبارکه واقعه در هر روز،این دعا نیز خوانده شود: «اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِی الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسِّرْهُ وُ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لی فیهِ وَ أرْسِلْهُ عَلی اَیْدی خِیارِ خَلْقِکَ وَ لا تُحْوِجْنی اِلی شِرارِ خَلْقک. وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ فَکَوِّنْهُ بکِیْنُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیَّتِکَ، اَللّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَیََّ حَیْثُ اَکُونُ وَ لا تَنْقُلْنی اِلَیْهِ یَکُونُ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَِیْءٍ قَدیرٌ. یا حَیُّ یا قَیُّومُ، یا واحِدُ یا مَجیدُ، یا بَرُّ یا رَحیمُ یا غَنیُّ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَمِّمْ عَلَیْنا نِعْمَتَکَ، وَ هَنِّئْنا کَرامَتَکَ، وَ اَلْبسْنا عافیَتَکَ.» و در هر پنجشنبهای که در این میان ـ اول تا چهاردهم ـ قرار دارد این دعا خوانده شود: «یا ماجِدُ، یا واحِدُ، یا جَوادُ، یا حلیمُ، یا حَنّانُ، یا مَنّانُ، یا کَریمُ اَسْألُک تُحْفَةً مِنْ تحَفِکَ تَلُمُّ بها شَعْثی وَ تَقْضی بها دَیْنی وَ تُصْلِحُ بها شَأنی برَحْمْتِکَ یا سَیِّدی» (بیان آیت الله العظمی سید "صادق روحانی" در مورد دعایی برای ثروتمند شدن ) این کار و این ختم، بارها جهت توسعه رزق و تسهیل امور مشکل و ادای دین تجربه شده و موثر بوده است. ذکری که روزی را فراوان می کند ! کسی که می خواهد روزی اش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن هم، یک صلوات بفرستد... (أَغنِنی بِحَلالِِکَ عَنِ حَرامِکَ، وَ بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک: خدایا! مرا به وسیله حلالت از حرام خویش بی نیاز کن، و با فضل و بخشش خودت، از هر چه غیر خودت بی نیاز ساز!)[گوهرهای حکیمانه ، آیت الله بهجت ،ج14] صبر و شکیبایی در برابر فقر و کمبودها فقرا در کمبودها و فقر و نداری، باید صبر و شکیبایی داشته باشند؛ و بدانند که آنها هم از نعمت های دیگری برخوردارند که اغنیا برخوردار نیستند. و ثروتمندان، بلاها و ابتلائات و گرفتاریهایی دارند که مستضعفان و محرومان ندارند! [در محضر بهجت:ج1/ص68] خوبی و خوشی عیش، تنها به زیادی وسایل راحتی نیست؛ راحتی درونی و رفاه و خوشی و آرامش دل، به داشتن وسایل رفاه و راحتی نیست؛ بلکه چه بسا وسایل رفاه، اسباب نگرانی و ناراحتی و اضطراب درونی را فراهم کنند! [در محضر بهجت:1/68] هر کس به روحِ خود توجه کند، می بیند که از سنخ این جا نیست؛ بلکه برای انجام کاری و تحصیل امری، چند روزی به این جا آمده است و دوباره باز می گردد: (مَن عَرَفَ نَفسَهُ، عَرَفَ رَبَّه: هر کس خود را شناخت، پروردگارش را شناخته است.) مادیات را تنها وسیله قرتار دهیم ، نه هدف نهایی خدا کند که مادیات برای ما وسیله باشند، به گونه ای که وقتی امور دنیویه به ما اقبال کردند، سبب تأکید و اقبال ما به امور معنویه و آخرت گردند. [در محضر بهجت:ج1/ص82] بعضی از علما با سفارش به نماز اول وقت و یا نماز شب، زندگی آینده فرزندانشان را تأمین کردند. [در محضر بهجت:ج1/ص85] داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: (اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ...: تنها وسیل? آرامش دل، ذکرُ الله است) ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم و از مسبّبُ الاسباب غافل هستیم. [در محضر بهجت:ج1/ص86] ما زیاد غصه رزق و روزی را می خوریم! خداوند تعالی در قرآن، به همان طریقی که معاد، قیامت، بهشت و جهنّم را بیان نموده اند، به همان طریق می فرمایند: (رزق و روزی همه بندگان را من می دهم.) [فیضی از ورای سکوت:ص230] اگر ما به اندازه ای که این بچه به مادرش اطمینان دارد به خداوند اطمینان داشتیم، و می دانستیم که هر چه از او بخواهیم می دهد، هیچ مشکلی نداشتیم و همه کارهایمان درست می شد.[فریادگر توحید:ص162] ثروت هر کس به روحِ خود توجه کند، می بیند که از سنخ این جا نیست؛ بلکه برای انجام کاری و تحصیل امری، چند روزی به این جا آمده است و دوباره باز می گردد: (مَن عَرَفَ نَفسَهُ، عَرَفَ رَبَّه: هر کس خود را شناخت، پروردگارش را شناخته است.)[نکته های ناب:ص85] اگر بالغیر بودن را فهمیدیم [یعنی همه چیز از خدا است]، اقبال است؛ و در این حال، هر چه از او بخواهی، می شود و خداوند به او خطاب می کند (إِلَی المَلِکِ الحَیِّ القَیُّوم: به بنده ام، که پادشاهِ زنده و پابرجا است!) زیرا بنده وقتی رو به آن طرف می کند، ازل و ابد را به هم پیوند می دهد، و وقتی رو به این طرف می کند، پشت پای خود را هم نمی بیند![نکته های ناب:ص89] ما وقتی این گونه کرامت ها را [از اهلش] می بینیم، با خود می گوییم: ای کاش ما هم می توانستیم انجام دهیم! و حال این که چنین کرامت ها کجا، و امکان معرفت و خداشناسی که خدا به ما داده است کجا؟![در محضر بهجت:ج2/ص158] همّ و غم روزى بدتر از زحمت کار است! خدا کند یقین براى انسان روزى شود! آیا آدمى هست که مى ترسد از گرسنگى بمیرد؟! ولى باید بداند هم چنان که امکان دارد از گرسنگى بمیرد، اگر مردن او مقدّر شده باشد، ممکن است از سیرى بمیرد. چه قدر خوب است انسان از ناحیه ى امر روزى راحت باشد، زیرا همّ و غم روزى بدتر از زحمت کار است. کسى که به همّ و غم روزى مبتلاست، شب و روز کار مى کند و پیوسته غصّه ى روزى را مى خورد! خدا کند یقین او، روزى او باشد! آقا سیّد على قاضى طباطبایى ـ رحمه اللّه با این که منقطع بود " اَشَدَّ الانْقِطاعِ " او، حتّى از انقطاع طلاّب منقطع تر بود ـ زیرا آن ها راه خانه ى علما و مراجع را مى دانستند ولى او آن را هم نمى دانست ـ مى گفت: هفتاد سال از عمرم گذشته یا بیشتر، ولى یک شب نشده است که بگوییم، امشب شام نداریم. خدا کند هر کسى یقینِ او، روزىِ او باشد! پیرمردى در کاروانسرایى ساکن بود. قافله اى وارد شدند و شام خوردند، مقدارى زیاد آمد، گفتند: ببینیم آیا کسى در این جا هست، جست و جو کردند و به آن پیرمرد رسیدند و به او گفتند: شام خورده اى؟ گفت: نه. گفتند: مقدارى غذا داریم، آیا میل دارى؟ گفت: اگر شکر پلو باشد مى خواهم، ولى چون غذاى آن ها پلو مرغ بود قبول نکرد. قافله ى دیگر آمد آن ها هم غذاى دیگرى داشتند لذا باز قبول نکرد و گفت: اگر پلو شکر باشد مى خواهم. تا این که قافله ى سوّم آمد و آن ها پلو شکر داشتند و قبول کرد و گفت: پانزده سال است که شام من، غیر از پلو شکر نیست! موضوع مطلب : شنبه 92 خرداد 18 :: 1:3 عصر :: نویسنده : فاطیما
خواص شگفتانگیز صلوات
صلوات نشانه محبت به حبیب خداست . صلوات باعث تقرب به خدا و رسول خدا میشود . صلوات موجب شفاعت است . با صلوات حاجات برآورده میشود . صلوات باعث آمرزش گناهان میشود . صلوات موجب عافیت و شفای امراض میشود . صلوات حافظه را تقویت میکند . صلوات موجب توانگری است . صلوات موجب روشنایی قبر و قیامت است . صلوات باعث تشریف فرمایی پیامبر به موقع مرگ است . صلوات نور صراط است . صلوات باعث نجات از آتش جهنم و داخل شدن در بهشت است .
معنای صلواتصلوات در لغت به معنی «دعاست» و نماز را به جهت این که شامل دعا میشود «صلاة» میگویند. اما صلوات در میان عرف مردم شامل دو چیز میشود: معنای اول: سلام و درود بیکران خداوند و فرشتگان و کسانی که ایمان به رسول خدا آوردند، به جهت عظمت، مقام و منزلت آن حضرت صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) و آلش میفرستند . معنای دوم: صلوات به معنای نماز است . عدهای هم صلوات پروردگار عالم را به پنج معنی تقسیم میکنند . 1) به معنای رحمت 2) به معنای مغفرت 3) به معنای شفاء 4) به معنای تزکیه 5) به معنای کرامت
معنای حروف صلوات از دیدگاه علمای دینبعضی از علمای دین حروف صلوات را به معنای خاصی به کار بردهاند که عبارتاند از: «صاد» در صلوات از «صمد» است که از اسماء خداوند است . «لام» در صلوات از «لطیف» است که از اسماء خداوند است . «واو» در صلوات از «واحد» است که از اسماء خداوند است . «هاء» در صلوات از «هادی» است که از اسماء خداوند عالم است .
فضایل صلوات در روایاترسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر کس صد بار بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) صلوات بفرستد، خداوند صد حاجت او را برآورده میسازد.» حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «هیچ دعایی به آسمان نمیرسد مگر این که دعا کننده بر محمد و آل او صلوات بفرستد.» موضوع مطلب : ویژگی خاص «آیةالکرسی»
ویژگی خاص «آیةالکرسی» مبنی بر «غرر الآیات» بودن
«غرر» جمع غرّه و به معنای درخشندگی و برجستگی است که معمولاً در لغت نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو و یا گوساله به دلیل دورنمای خاص آن، غره گفته میشود. هر آیهای از آیات قرآن، شأن و منزلت خاص خودش را دارد که با این شأن و جلالت از دیگر آیات ممتاز میشود اما برخی آیات، درخشش، برجستگی، نقش کلیدی و زیربنایی ویژهای دارد از این رو به آیاتی که این درخشندگی و این برجستگی را دارد غرر آیات گفته میشود. بیان معیارهای «غرر الآیات» کلیدی بودن آیات قرآن، آن آیات کلیدی که دیگر معارف به آن برمیگردد، میتواند راهگشای فهم بسیاری از آیات و روایات معصومان باشد. همچنین اتقان و استحکام، جمع بین برهان و عرفان، علو متن و متین بودن آن و محتوای بسیار در یک متن کوتاه که به لحاظ ادبی آن را ایجاز اعجابانگیز میگویند از جمله خصایص ممتاز آیةالکرسی به شمار میرود. مهمترین ویژگی «آیةالکرسی» مهمترین ویژگی «آیةالکرسی» از نظر مرحوم علامه طباطبایی (ره) بحث توحیدی آن میباشد. ایشان آیات «غرر» را از آیاتی بر میشمرد که توحیدی است به دلیل اینکه همه مسائل اسلامی و قرآنی اعم از عقاید، اخلاق، احکام و حقوق به نوعی به توحید باز میگردد. آنچه در روایت اخیر وجود دارد این نکته را میرساند که «آیةالکرسی» یکی از آن گنجینهها و خزینههای الهی است که بحث توحیدی یعنی معرفی خود خدا و توحید صفاتی را به نحو احسن بیان میکند «آیةالکرسی» سرور تمام قرآن و معارف دینی است توحید، زیربنای تمام معارف و اعمال شایسته است، بنابراین بیشترین آیات کلیدی، آیات توحیدی است شاید بتوان گفت علامه طباطبایی غالب آیات توحیدی و برجسته را غرر آیات میداند از این رو شاگرد ایشان علامه جوادی آملی یک توسعهای در غرر آیات دادهاند. چرا مرحوم علامه طباطبایی، آیةالکرسی را سید و غرر آیات برشمرده است؟ سخنی از امام صادق (علیه السلام) است که میفرمایند : «ابوذر از پیامبر (صلی الله علیه وآله) پرسید از میان آیاتی که بر شما نازل شد، کدام یک از همه برتر است حضرت فرمودند: «آیةالکرسی» ، همچنین از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که میفرمایند: «بارها شنیدهام که حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) میفرمودند :« سیدالکلام القرآن آقای تمام سخنان، قرآن است و آقای تمام قرآن سوره مبارکه بقره و آقای سوره بقره و معارف قرآن «آیةالکرسی» است .» لذا این روایات باعث میشود «آیةالکرسی» غرر نامیده شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در ذیل همین حدیث به حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: یا علی (علیه السلام) در آیةالکرسی 50 کلمه است که در هر کلمهای از آن برکتی وجود دارد. در روایت دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) س?ال شد کدام آیه اعظم آیات قرآن است شروع به خواندن آیةالکرسی کردند و فرمودند: «اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ به شیءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ به ما شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَ?ُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ». پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در ذیل همین حدیث به حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: یا علی (علیه السلام) در آیةالکرسی 50 کلمه است که در هر کلمهای از آن برکتی وجود دارد عالیترین اسامی خداوند در «آیةالکرسی» نهفته است در میان روایات، روایات بسیار زیبایی هست که از آنها نیز به غرر روایات یاد میشود. در صفحه 360 کتاب «مجمعالبیان» روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است که میفرمایند: «ان لکل شیء ذروة و ذروة القرآن آیةالکرسی»؛ هر چیزی اوج و قلهای دارد که اوج قرآن کریم «آیةالکرسی» است، البته جنبه توحیدی آیةالکرسی بسیار مهم است. در «آیةالکرسی» عالیترین اسماء حسنا الهی از جمله؛ حی، قیوم، العلی، العظیم و مانند آن وجود دارد. آخرین نکته در خصوص غرر آیات بودن «آیةالکرسی» آخرین نکته در خصوص غرر آیات بودن «آیةالکرسی» روایتی است که در آن علی علیهالسلام میفرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به من خبر داد که» آیةالکرسی از گنجهای زیر عرش پروردگار به ایشان عطا شده است که قبل از پیامبر (صلی الله علیه وآله) به هیچ کسی عطا نشده بود لذا این آیه از اختصاصات حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) و از گنجینههای زیر عرش پروردگار به شمار میرود. اهمیت، عظمت و خواص آیةالکرسی هر چه در عالم طبیعت است مسبوق به وجود غیر طبیعی آن در مخزن غیبی است و این نکته مهمی است که در آیه 21 سوره «حجر» آمده است «وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ»؛ هر چه در عالم وجود دارد گنجینههای آن در نزد خداست. از این آیه شریفه فهمیده میشود هر چیزی نه تنها یک خزینه بلکه خزانههایی دارد و این مسئله بیانگر آن است که خزانههای الهی متعدد هستند، همچنین آنچه در روایت اخیر وجود دارد این نکته را میرساند که «آیةالکرسی» یکی از آن گنجینهها و خزینههای الهی است که بحث توحیدی یعنی معرفی خود خدا و توحید صفاتی را به نحو احسن بیان میکند. «آیةالکرسی» اثر شفا و شفاعت دارد و میخواهد ما را با توحید ناب آشنا کند که اگر توحید در زندگی انسان سایه افکند بسیاری از مسائل دیگر حل خواهد شد چرا که بازگشت بسیاری از معارف و احکام دین به مسئله توحید است. تگ های مطلب:
موضوع مطلب : |
درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 31 کل بازدیدها: 286065 |